به نقل ازwww.jadidnews

انتخاب سو‍ژه؛
زاویه دید؛
جمع آوري اطلاعات؛
تنظيم ساختار خبر؛
نوشتن و
دوباره نوشتن (ويرايش نهایی).‏

فرآيند نوشتن فرآيند «رفت و برگشت» است؛ يعني نمي شود به همين ترتيبي كه گفته شد اول سوژه داشته ‏باشيد، بعد اطلاعات جمع آوري كنيد و بعد خبرتان را بنويسيد. گاهي اوقات شايد مجبور شويد پس از مرحله جمع ‏آوري اطلاعات و موقع نوشتن خبر به اطلاعات جدیدی نیاز پیدا کنید.‏

گاهي اوقات ممكن است اصل خبر را در جريان نوشتن كشف كنيد. گاهي حتي ممكن است بعد از نوشتن خبر ‏دوباره برگردید به مرحله اول و حتي سوژه خود را تغيير بدهيد و موضوع ديگري را برجسته كنيد. ‏


به همین دلیل، نبايد از پاك كردن و تغيير آنچه نوشته‌ايد واهمه داشته باشيد.‏

يكی از اساتید رويترز مي گويد، «خبرتان را روي سنگ نمي نويسيد كه نتوانيد آن را تصحيح كنيد.»‏

 

 

انتخاب سوژه

افکارتان را رها کنید و هر چه را به فکرتان می رسد روی کاغذ بیاورید.‏

یکی از بهترین کارها برای پیدا کردن یک سوژه خوب گپ زدن و گفت و گو با همکاران‌تان است. ممکن است ‏آنها اطلاعات ارزنده‌اي داشته باشند و بتوانید بر اساس آن یک خبر خوب تهیه کنید.‏

بخش هایی از یک کتاب:
چه طور یک خبر پیدا کنیم؟

بخش زیادی از اخبار روز خبرهایی است که از قبل ‏می‌دانستیم قرار است اتفاق بیفتند، مثل نشستی خبری در ‏دولت، دیدار مقامات خارجی، اطلاعیه‌های سالانه شرکت‌ها ‏و اعلام حکم دادگاه‌ها. این‌ها را می‌شود در تقویمی روزانه ‏نوشت و هر سرویسی باید یکی از این تقویم‌های روزانه ‏داشته باشد.‏


 

زاویه دید ‏

برای پوشش خبر می‌شود از زوایای بسیار گوناگونی وارد شد. نشریات برای انتخاب زاویه دید تمایلات ‏مخاطبان را در نظر می‌گیرند. به این ترتیب، چیزی که برای نشریه ای جالب است ممکن است برای نشریه‌ای ‏دیگر اصلاً اهمیت نداشته باشد.‏

در پوشش انتخابات، اگر برای نشریه زنان کار می‌کنید طبیعتا ‏باید روی آن دسته از اظهارنظرهای نامزدها متمرکز بشوید که درباره وضعیت زنان است. در یک نشریه ‏کارگری باید روی مسایل کارگرها متمرکز بشوید و اگر در روزنامه ای محلی کار می‌کنید می‌توانید ببینید ‏نامزدها برای شهر کوچک شما چه برنامه‌هایی دارند. همچنین در یک روزنامه همه خوان ممکن است به دنبال ‏زندگی پشت پرده نماینده‌ها باشید.‏

برای پوشش اخبار دنباله‌دار (مثل انتخابات یا درگیری ها، مثلا فعالیت‌های هسته‌ای ایران) همیشه به ‏دنبال تازه‌ترین تحولات باشید یا تلاش کنید ابعادی را پیدا کنید که دیگران هنوز به آن نپرداخته‌اند. در سقوط یک ‏هواپیما می‌توانید با نگاه های مختلف خبرهای مختلفی بنویسید. مثلا، خبری صرفا درباره
‏- علت سقوط چه بوده است؛‏
‏- دولت درباره علت سقوط اطلاعات متناقض می‌دهد؛
‏- هواپیمایی که سقوط کرده بالاترین آمار سقوط را در بین هواپیماها دارد؛
‏- تحریم باعث شده بخشی از ناوگان هوایی کشور بدون استفاده بماند...‏


نکته: لید را بر اساس زاویه‌ای که به خبر نگاه می‌کنید بنویسید. بقیه خبر هم باید حول همان محور باشد. ‏

اگر در نشستی خبری وزیر راه راجع به علت سقوط هواپیما گفته و همچنین قدری هم راجع به وضعیت ‏فرودگاه‌های کشور صحبت کرده تصمیم بگیرید قصد دارید درباره علت سقوط هواپیما بنویسید یا درباره وضعیت ‏فرودگاه‌ها.‏

آناتومی:
تمرین خبر درباره تعیین جنسیت جنین در هند

فرض کنید خبرنگار روزنامه محلی پیون تایمز، روزنامه‌ای محلی در ماهاراشتارا هستید. تلفن زنگ می زند و خانمی پشت خط می‌گوید مسوول امور هماهنگی ستاد مبارزه با تعیین جنسیت جنین است.


 

جمع آوری اطلاعات برای نوشتن یک خبر

اطلاعات جمع کنید تا ارزشش را داشته باشد خبرتان را بخوانند. تحقیق کنید، با آدم های مختلف صحبت کنید ‏‏(مصاحبه کنید)، منابع و مدارک جمع کنید.‏

سعي كنيد بفهميد موضوع چيست. مثلاً اگر كنفرانسي درباره ايدز برگزار شده است فقط ننويسيد، كنفرانس ايدز با ‏حضور كارشناسان برگزار شد. سعي كنيد بفهميد موضوع اصلي كه ذهن همه شركت كننده‌ها را پر كرده چيست. ‏مثلاً اين كه همه تلاش مي‌كنند تا در اين كنفرانس كاري بكنند تا صدا و سيما و روزنامه‌ها بي‌پرده درباره راه‌هاي ‏جلوگيري از گسترش ايدز صحبت بكنند.‏

يا اگر يك كنفرانس باستان‌شناسي با حضور باستان‌شناسان خارجي در ايران بر پا شده، به جاي اين كه فقط خبر ‏بدهيد چنين كنفرانسي برپا شده، بنويسيد كه باستان‌شناسان خارجي قرار است پس از سال‌ها دوباره به ايران بيايند و ‏دولت قول داده شرايط كار را براي آنها مهيا كند.‏

براي جمع آوري اطلاعات و پيدا كردن خبرها از تحريريه خارج بشويد و به حوزه‌های‌تان دایم سرك بكشيد. قصه ‏گوها (راوی‌ها) آنهایی هستند که توي كوچه و خیابان می‌گردند. آنهایی که فقط پشت میز تحريريه می‌نشینند ‏نمي‌توانند خبر خوب بنويسند و مهم‌تر از همه نمي‌توانند بفهمند ماجرا چيست.‏

توصیه رویترز: از آنهایی نشوید که فقط پشت میز می نشینند.‏

قبل از کنفرانس و بعد از آن حضور داشته باشید. بهترین خبرها اغلب «لبه» کنفرانس‌ها و نشست‌ها رخ می دهد؛ ‏يعني قبل و بعد از آن، جایی که آدم ها پشت میکروفون نیستند و راحت‌تر صحبت می کنند. کنفرانس‌ها همچنین ‏جای خیلی خوبی برای پیدا کردن منابع خبر (آدم‌ها) و ایجاد ارتباطات هستند.‏

باز هم یادتان باشد اولین نفر باشید که وارد نشست‌ها و کنفرانس‌ها می‌شوید و آخرین نفر هم باشید که محل را ترک ‏کنید. تا می توانید پرسه بزنید و بپلکید.‏

دنبال رنگ باشید. دنبال جزییاتی که به خواننده می گوید آنجا چطور بود. جزییاتی که باعث می شود خواننده به ‏خبرتان بچسبد و آن را رها نکند. اگر هواپیمایی سقوط کرده، از چیزهایی بگویید که این ور و آن ور پراکنده شده ‏و البته با ذکر جزئیات؛ یک صندلی نیمه سوخته، چمدان شکسته، عروسک له شده و ... ‏

دیوید فینکل از روزنامه واشنگتن پست می گوید، «به جای این که بنویسید بیمار شیزوفرنی صداهای عجیب و ‏غریب می شنید بنویسید آن صداها چه بود. مثلاً بنويسيد او می شنید: «برو همسرت را بکش.»»‏

نکته: مثل مورچه که دانه جمع می کند اطلاعات‌تان را جمع کنید خیلی وقت‌ها اگر همان لحظه مشاهدات را ‏ننویسید، دیگر در خبرتان از آن مشاهدات خبری نخواهد بود. با هر که صحبت می زنید، جزئیات قیافه‌اش و ‏لباسش را هم یادداشت کنید. اگر در دفتر کارش با او صحبت می کنید، توضیح دهید دفترش چطور جایی است. ‏مثلاً دو تا مجسمه افریقایی دارد یا همه مدارک تحصیلی اش را به دیوار زده و ...‏

فقط حواستان باشد جزئیاتی که در خبرتان می‌آورید باید به نحوی با آنچه می‌خواهید مرتبط باشد. اگر در سقوط یک ‏هواپیما عروسک له شده به بار ابعاد انسانی ماجرا می‌افزاید. اگر بنویسید یک شاهد عینی که کاپشن سبز پوشیده ‏بود گفت سه جسد را از داخل هواپیما بیرون کشیده، رنگ لباس او کمکی به توصیف بهتر ماجرا نمی‌کند. اما اگر ‏بنویسید یک شاهد عینی که روی دستانش خونین بود و صورتش خاک گرفته بود گفت سه جسد را از داخل هواپیم ‏بیرون کشیده به بار دراماتیک ماجرا افزوده‌اید.‏

 

ساختار خبرتان را طرح ریزی کنید

ساده تر است اول فکر کنید و بعد بنویسید.‏

بهتر است قبل از نوشتن قدری زمان بگذارید.‏

روی عناصری متمرکز بشوید که موضوع را جذاب و گیرا می کند. مثلاً این که چه رویدادی تازه رخ داده و ‏ارزش نوشتن دارد. ارزش‌های خبری را در فکرتان مرور کنید. چه چیزی غیر معمولی یا متفاوت است یا خلاصه ‏نوشتن درباره‌اش جذاب است. آیا خبر درباره یک درگیری است. یا از یک شخصیت برجسته صحبت در میان ‏است. آیا خبر راجع به دارویی برای درمان سرما خوردگی است که جدیداً کشف شده.‏

بعد درباره لید تصمیم بگیرید، و این که در متن خبر از کدام نقل قول ها و از کدام بخش از پیشینه‌ها و اطلاعات ‏پیرامونی که جمع آوری کرده اید استفاده کنید تا خبرتان «قابل فهم» شود.‏

زیر جملات کلیدی مصاحبه‌ها(‏
golden quotes‏) خط بکشید.‏

فهرستی از چیزهایی که می خواهید در خبر بگنجانید تهیه کنید. مثلاً اگر خبر درباره زلزله است، تعداد کشته ‏شده‌ها، مفقود شده‌ها، مجروح‌ها، مقدار کمک‌ها، نوع کمک‌ها، وضعیت بهداشت، ...‏

نکته: از خودتان بپرسید: «خب، کی چی؟» «چه چیزی اینجا تازه رخ داده که می خواهم آن را گزارش کنم؟» این ‏خبر اصلاً درباره چی هست؟» خود را به جای خواننده بگذارید: «چرا دارم این خبر را می خوانم؟» «چرا باید این ‏خبر برای خواننده جذاب باشد؟» ‏

آناتومی:
خبر به روایت شهرزاد قصه گو

قصه و قصه گویی کسبی است که همیشه رونق داشته و این روزها که بیشتر از هر زمان دیگری دوست داریم درباره ‏دور و برمان بدانیم قصه گویی همچنان پررونق است. چه خوب اگر این قصه ها واقعی هم باشد ...


 

نوشتن

برای نوشتن خبر احتیاج به یک نخ دارید. مثل دانه های مروارید که می توانید با نخ آن ها را به هم وصل کنید و ‏گردن بند درست کنید.‏

دانه‌های مروارید می تواند، تکه‌های اطلاعات جدید، نقل قول ها، پیشینه و رنگ باشد و نخ می زاویه دیدتان. ‏

مثلاً دولت ازبکستان دارد آمار کشته شده های مربوط به سرکوب مسلمان ها را اشتباه اعلام می کند. در این خبر ‏اطلاعات جدید درباره تعداد کشته شده‌ها و اظهار نظرهای دولتی و سازمان های مستقل می‌تواند دانه‌های مروارید ‏باشد و این که دولت دارد آمار کشته‌ شده‌ها را اشتباه اعلام می‌کند همان نخ یا محوری که حول آن تکه‌های ‏اطلاعات را به هم می‌دوزید.‏

وقتی نخ را پیدا کنید، بقیه خبر خودش دوخته می شود.‏

نکته: پروسه نوشتن خبر پروسه خطی از نقطه الف به نقطه ب نیست. مثل هنرمندی که روی بوم سفید نقاشی ‏می‌کند خبرتان ر ابنویسید، اول طراحی، بعد رنگ اولیه، شاید تغییر دوباره برخی از نقش ها و سرانجام دستی به ‏سر و روی کار بکشید. فکر کنید، بنویسید، ویرایش کنید، دوباره فکر کنید، بنویسید، ...‏

خبر را با نوشتن کشف کنید.‏

‏ اجازه بدهید خبر از مغزتان تراوش کند، نه از روی یادداشت‌هایتان. یادداشت‌ها را کنار بگذارید. قدری فکر کنید ‏و شروع کنید به نوشتن.‏

به خودتان بگویید،«خبر در ذهن من است، نه در دفتر یادداشت من.»‏

از دفتر یادداشت تان استفاده کنید. اما بیشتر برای چک کردن. ‏

ساول پت، یکی از گزارشگرهای آسوشیتدپرس می گوید، «خوب نوشتن یعنی رها بودن، یعنی راحت بودن، فضا ‏داشتن.» او همچنین می گوید،«خوب نوشتن یعنی ارضا کردن این حس که آدم یک ماجرا را بتواند بیان کند.» ‏

 

دوباره نوشتن

دبیر شما با خبری که به دستش می دهید مهارت شما را تخمین می زند. پس، همیشه وقتی خبرتان را تحویل بدهید ‏که کارتان تمام شده باشد که ویرایش نهایی را انجام داده باشید.‏

وقتی خبرتان را نوشتید، اگر وقت دارید، چند دقیقه ای آن را رها کنید. بعد، دوباره آن را بخوانید. سعی کنید تا می ‏توانید جملات را ساده و شفاف کنید. سعی کنید به لحاظ دستور زبان و دیکته آن را ویرایش کنید. اسامی آدم ها و ‏مکان ها را چک کنید. سعی کنید تا می توانید خبرتان را روان کنید.‏

از خود بپرسید: آیا لید آن قدر جذاب هست که خواننده را درون مطلب بکشاند؟ ‏
خود را جای خواننده بگذارید. آیا سؤالی هست که به آن پاسخ نداده باشید؟ ‏

جرج اورول در کتاب سیاست و زبان انگلیسی می نویسد، «یک نویسنده دقیق و سخت گیر در هر جمله ای که می ‏نویسد لااقل از خودش چهار چیز را سؤال می کند، «قصد داشتم چه بگویم؟ چه کلماتی آن را بیان می کند؟ چه ‏تصویر یا اصطلاحی آن را شفاف تر و دقیق تر بیان خواهد کرد؟ آیا تصویری که داده ام آن قدر تازه و بکر هست ‏که تاثیرگذار باشد؟» به این سئوالات باید این دو سئوال را هم اضافه کرد، «یا می توانم آن را ساده تر بیان کنم؟ آیا ‏چیز زشتی نگفته‌ام؟» که این آخری احتمالا به ادب انگلیسی ها مربوط می شود.‏

نکته:
این خبر مال شما است!

هیچ وقت خبرتان را دست کس دیگری ندهید که آن را درست کند. هیچ کسی نباید بیشتر از خود شما برای کارتان وقت صرف کند و انرژی بگذارد و قرار باشد که حواسش از شما جمع تر باشد.