برقراري ارتباط موثر(راپورت)رابطه اي مبتني بر هماهنگي، سازگاري، توافق،وپيوستگي است.شايد بتوان گفت همگام شدن قرار دادن يك آيينه در برابر ديگران است تا آنچه را آنها مي بينند،مي شنوند واحساس مي كنند با تجربه اي كه آنها از خود دارند و يا احساس مي كنند سازگاري داشته باشد.

همگام شدن نه تنها روي ديگران،بلكه روي شما نيزتاثير قابل ملاحظه اي مي گذارد.وقتي با ديگران همگام مي شويد،در واقع به درون آنها مي رويد، در ذهن آنها جاي مي گيريد و در نتيجه تجربه اي مانند آنها پيدا مي كنيد.همگام شدن موثر به شما امكان مي دهد با ديگران برخورد همدلانه داشته باشيد.

يكي از هدف هاي عمده همگام شدن اين است كه با تجربه ديگران هماواشويد.اينگونه مي توانيد آنها را به تجربه هاي جديد رهنمون شويد.وقتي با شخص ديگري همگام مي شويد ، قدم بعدي شما به او انگيزه اي مي دهد تا پا به پاي شما حركت كند.

 

اشخاص به سه شيوه ادراكي تجربه خود را سامان مي دهند : ديداري، شنيداري، يا احساسي .(بويايي وچشايي در ابعاد كمتري مورد استفاده قرار مي گيرند.)در فرهنگ ما، اغلب اشخاص در اغلب موارداز شيوه ديداري استفاده مي كنند.اصطلاح « ديدن باور كردن است» يا « من با چشمان خود ديدم »نشان دهنده اهميتي است كه ما براي فرايندهاي ديداري خود قائل هستيم.

شيوه ديگري كه بعد از شيوه ديداري بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرد، شيوه دركي شنيداري است. در شيوه شنيداري ، اشخاص به لحن صدايي كه اطلاعات پردازش مي شوند بهاي بيشتري مي دهند.اين تشخيص ها مي تواند سكوت ، نداهاي دروني و يا اداي كلمات به صداي بلند باشد.برخلاف كسي كه مسائل را در ذهن خود تصوير مي كند، كسي كه از شيوه شنيداري استفاده مي كند اغلب با خود حرف مي زند.

سرانجام گروه سوم كه به كمك شيوه احساسي درك مي كنند. آنها درباره امور و شرايط احساسي دارند و بيشتر به احساسات و برداشتي كه از جهان دارند متكي هستند.البته همه مي توانند از هر سه روش ياد شده در بالا استفاده كنند و بدن توجه به اينكه كدام روش را بيشتر مي پسندنددر مواقع مختلف از روشهاي گوناگون استفاده نمايند . اما مطلبي كه مهم است و بايد ان را در نظر گرفت ، اين است كه اين پديده در مورد تمايل هر كس به يكي از روش هاي ادراكي وجود دارد. ما در نقش كسي كه ارتباط برقرارمي كنيم بايد اين فرايند را بشناسيم ، آن را درك كنيم و در برخورد با ديگران از آن استفاده نماييم . با رعايت اين نكته در موقعيتي قرار مي گيريم كه ارتباط موثرتري برقرار سازيم. با استفاده از روش گوش دادن پويا مي توانيد با ديگران به تفاهم متقابل برسيد.گوش دادن پويا زماني مصداق مي كند كه به مخاطب خود بگوييد كه از حرف هاي او چه برداشتي كرده ايد. با تركيب گوش دادن پويا وآگاهي در مورد شيوه هاي ادراكي و ساير روش هاي همگام شدن مي توانيد مطمئن شويد آنچه را مي بينيد ، مي شنويد و يا احساس مي كنيد همان چيزي است كه مخاطب شما به آن اشاره دارد.براي حركت به فراسوي گوش دادن و اطلاع يافتن از معاني پنهان در پس جملات شخص مخاطب، سوال كردن اقدامي الزامي است. سوالاتي كه با « چه؟» شروع مي شوند، در مقايسه با جملاتي كه با « چرا؟» شروع مي شوند جواب مشخص تري به دست مي دهد. طرح جمله سوالي با «چرا؟»اغلب منجر به تعميم دادن يا گرفتن موضع تدافعي مي شود.

 

استراتژي تصميم گيري مخاطب خود را شناسايي كنيد تا در برابر او به گونه اي ظاهر شويد كه نتواند در برابر شما مقاومت كند . واكنش هاي مثبت اورا تقويت كنيد و بعد از آنها به گونه اي استفاده كنيد تا شرايط را بري پذيرفتن نقطه نظرهاي خود مساعد سازيد.از پيشنهاد هاي تلويحي استفاده كنيد- سوالها و فرمان ها- تا واكنش هاي مورد نظر خود را ايجاد نموده ، از بروز مقاومت در سطح ذهن ناخود آگاه  جلوگيري نماييد.

كسي كه گوش مي دهد مي تواند با طرح سوال به روشن تر شدن سخن گوينده و يا تغيير جهت دادن به آن استفاده كند. با خلاصه كردن گفته هاي مخاطب خود ويا با موافقت كردن با نقطه نظر هاي او مي توانيد زمينه را براي صحبت بيشتر او مساعد نماييد.

با ساكت ماندن و يا مخالفت كردن با نقطه نظرهاي مخاطب خود به گفتگو پايان مي دهيد .سرانجام ،به دليل قدرتي كه در ذات اين روش ها وجود دارد، از آنها به شكلي مدبرانه استفاده كنيد تا به نتايج دلخوه برسيد.

 

در اغلب موارد جنگيدن در برابر مقاومت ديگران كار مفيدي صورت نمي دهد . حركت از توافق به توافق ، از حركت از عدم توافق به توافق ساده تر است.

مقاومت در برابر تغيير در اثر وجود عدم اطمينان و ترس از پاره شدن مناسبات اجتماعي بيشتر مي شود. بنابراين با كاستن از عدم اطمينان و با تحليل علت مسئله و ارائه راه حل، مقاومت در برابر تغيير كاهش مي يابد . زندگي يك مسابقه نيست ، مي توانيد با اشخاص به گونه اي رفتار كنيد كه هر كس خود را يك برنده در نظر بگيرد و احساس پيروزي كنيد. شرايط پيروز شدن يكي وباختن ديگري ، هرگز به نفع كل نيست.تشويق اشخاص بي ميل به اينكه نظريات و مكنونات خود را با ما در ميان بگذارند،امكان پذير است. مي توان با طرح سوالات مختلف وارائه پيشنهاد ، اشخاص را به صحبت تشويق نمود.استفاده خلاق از گيجي مستلزم استفاده از بهت و حيرت مخاطب براي ارائه پيشنهاد است . به كمك خلاقيت مي توان ابهام را به فرصتي براي غلبه بر مقاومت تبديل نمود.براي روبرو شدن با اشخاص نوعا مقاوم در برابر هر پيشنهاد مي توان از روش يافتن راه هاي متفاوت براي مشاهده و ارزيابي رفتار استفاده نمود . با اين شيوه مضمون ومحتواي مقاومت تغيير مي كند به طوري كه مقاومت ناپديد مي شود.براي رسيدن به اين موقعيت قبل از هر كاريبايد زمينه توافقي با مخاطب خود بيابيم .روش موثر ديگر فرمان دادن و اعلام كردن است.

گزيده اي از كتاب معجزه ارتباط و ان. ال. پي