" سرمقاله "

کار کلاسی استاد اردستانی

 

" تکنیک تازه روابط عمومی ؛ ورود به عرصه مجازی "

 تهیه ، تدوین و بازنگری قضایا – و در واقع ماموریت های روابط عمومی پدیده ای ضروری برای ادامه حیات آن است.در این راه روابط عمومی مثل هر نظام اجتماعی دیگر با دو دسته ارزش روبه رو است:

1- ارزش های پایدار که دائمی و غیر قابل تغییرند

2- ارزش های کاربردی که حسب زمان  مکان و شرایط خاص اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی به وجود آمده ، مورد استفاده قرار گرفته و به تکامل رسیده اند.

اما مقتضیات زمان ، تحولات و نوآوری آن ها را فاقد خصوصیت معرفی کرده است. تنها عبرت گرفتن و عبور از آن بهتر است در حافظه وجدان سازمان بایگانی شود.

در دنیای امروز و کثرت رسانه ها و فتح تمامی عرصه ها توسط ابزار و نظام های ارتباطاتی و فن آوری اطلاعاتی ، نقش روابط عمومی تغییر می کند. در نظام اطلاعاتی ، زمان کار و زمان مناسب پاسخ گویی معنا و مفهومی ندارد.

اگر به بقا می اندیشیم باید حضور 24 ساعتی در شبانه روز و 7 روز هفته در شبکه های جهانی اطلاعاتی داشته باشیم. عصر رسانه های انبوه به سرعت سپری می شود. در شبکه های کنونی و آینده تخصصی هر کس به دنبال ارتباطی در خور پسند ، آگاهی و نیاز های اطلاعاتی خود است و با یک رسانه نمی توان جمعیتی را به تحرک وا داشت و یا به رفتار مناسب مصرفی همه را به یکسان تحت تاثیر قرار داد. در این عرصه ، پیام در هر لحظه باید منتقل شود ؛ پیامی حاوی اطلاعات درست  ( نه اغوا گرانه و فریب کارانه ) و ساخته شده با ساز و کار های علمی ، اطلاعاتی ، ارتباطی و فرهنگی بر مبنای صداقت ، صراحت و صمیمیت. روابط عمومی هر سازمان باید آن را به گونه ای که هست ( نه به شکل بهشت موعود ) منعکس نماید و تصویر ذهنی درستی از آن بر ذهن مخاطب بنشاند ؛ زیرا جامعه ابزار و وسایل گوناگون وارثی در اختیار دارد و خیلی زود راز ها را می فهمند و دروغ ها را تشخیص می دهد. پالاش تکنیک های فعلی روابط عمومی ضروی است ؛ هیچ ذهن ساده ای تصویر کاذب " همه چیز روبه راه است " را نمی پذیرد .

اگر روابط عمومی و سازمان مطبوع آن ، خود را خدمت گزار می داند عملا نباید در جایگاه ارباب قرار گیرد و با مردم بدین گونه رفتار کند. روابط عمومی های پویا و هماهنگ و دگر گونی های زمانه نیز باید بفهمند که مخاطبان و مشتریان کالاها و خدمات سازمان را نمی توان برای ابد وفادار نگه داشت.

روابط عمومی باید فرق بین اعتبار و اشتهار را درک کند ؛ می توان مقتدر بود و مشهور ،  می توان همه چیز از جمله علل کاستی ها و ناکامی های جامعه را به گردن مردم و خارج از سازمان افکند ؛ اما این چیزی است که با اعتبار ( و اعتقاد به ارزش ها و باورهای سازمان و جایگاه آن در قلوب مردم ) کاملا ناسازگار است.

یک شرکت واکنش گر و به تبع آن روابط عمومی اش باید همواره با استفاده از جدیدترین فناوری های در دسترس از خواست ها و انتظارات جامعه آگاهی یابد و ضمن برقراری گفت و گو ، گوش و چشم سپردن به مردم و گفت و شنود به آنان ، تلاش همه جانبه خود را برای حفظ این پیوند برای همیشه تا پایان عمر سازمان استوار کند . بازگذاشتن فیزیکی درهای هر سازمان به روی تمام مراجعان برای تمام زمان ها ممکن نیست بلکه این روابط عمومی هاست که با استفاده از ظرفیت های جهان مجازی Virtual Word  ، سازمان را در شبکه ها بازآفریند ، اطلاعات عملکردی ، هدف ها ، منابع ، موفقیت ها و کاستی های آن را منعکس کرده و زمینه را برای بازدید همگان فراهم کنند. در کنار آن ، یک سازمان ( روابط عمومی آن ) می تواند نقش خود را به درستی در جامعه ایفا کند و با این نقش عجین شود . اما بسیاری از کمپانی های بزرگ بین المللی امروز در عرصه های فعالیت سرمایه گذاری و یا دست کم همدلی می کنند که در مواردی با کار اصلیشان در تضاد است. ( مثل تلاش های زیست محیطی کمپانی های بزرگ نفتی ) حضور در عرصه فرهنگ ، هنر و ادب جامعه و یا بر دوش گرفتن تعهدی ، ورای آن چه که سازمان بر اساس آن ساخته شده ( مثلا مدرسه سازی ) وسیله ای است که سازمان خود را در دل مردم جا کند .

ختم سخن آن که روابط عمومی هر سازمان مثل هر نهاد و نظام اجتماعی دیگر باید بداند که در عصری زندگی می کند که در آن تنها چیزی که تغییر نمی کند ، خود تغییر است.